˙·٠•● تنهاتــــرین ســـردار●•٠·˙

مـלּ ڪہ بـ هـیـچـ כرכے نمیـخورҐ

乂بـُزرگتَـریـטּ اشتباهـ مـا ایـטּ اَستـ ڪہ :
گاهے آכَمـ هـا رو ؛
بسـیار طولـانے تـَر از چـیزے ڪہ لیـاقَتـشـ را כارنَـכ ،
כَر زنـכگے مـاטּ نگاه مےכاریمــ …

乂رابطـہ اے ڪہ توشــ اینـا باشــہ :
1. بـرو مزاحمتــ نمیشمــ
2. مثــ اينــڪـــہ سرتـ شلوغـِ
3.برو بـا כوستاتــ خوشـ باشـهمیـטּ امشبـ بذاریـכشـ ڪـــــنار

دلم تنگه

دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز

برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی

برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی

دلم برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی کنار تخته

برای اولین زنگ مدرسه

برای واکسن اول دبستان

برای سر صف ایستادن ها

برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران

دلم برای ضربدر و ستاره

دلم برای ترس از سوال معلم

کارت صد آفرین

بیست داخل دفتر با خودکار قرمز

و جاکتابی زیر میزها ، جانگذاشتن کتاب و دفتر

دلم برای لیوان‌های آبی که فلوت داشت

دلم برای زنگ تفریح

برای عمو زنجیر باف بازی کردن ها

برای لی‌لی کردن

تنگه تنگ ...


 

دلم گاهی می‌گیرد

گاهی می‌سوزد

گاهی تنگ می‌شود و حتی گاهی

گاهی نه

خیلی وقت‌ها می‌شکند

خیلی وقت‌ها دلم شکست
 

به اِحســــــــاساتــتـــْ  بیامـــــوز

نَفـــــــســ  نکشـــدْ،

هــَـــــوایـــ  دلهـــا آلـــــــود ـهـ استــــْ ..

اینــــــجا ...

فاصــــلـهـ   یکـــ عشــقـــْ با عشقـــْ

بعدیـــ یکـــْ نـَـخـــ سیـــــــگار استــــْ !!

تنــهایــم اما دلتنگــــ آغوشی نیسـتـــــم …

خستهــ ام ولـی بهـ تکیهـ گاهـ نمــی انـدیشـم …

چشـم هایــم تـــر هستنـــد و قــرمـــز ولــی رازی نـــدارم …

چــون مدتهاستـــ دیگــر کســی را “خــیـــــــلــی” دوستـــــ ندارم …