دلمـ
دلمـ را بهـ زنجـــیر کشیدهـ امـ
در زندان افکــارمـ ؛
همهـ محکـــومند !!!
بیـ دلیلـ
گناهشانـ هرزهـ گیـ توستــــ
قاضیـ محکمهـ امـ بودیـــ
باشد....!!!!
رفتیـ اما منـ با تنهاییـ هایمـ عشقـ بازیــ میکنمـ !
کامیـ از سیگــــارمـ
ولبیـ از مشروبـــ
اینـ اســتــ روزگار منــ !!
حال نفسـ هایتــ را نگهـ دار....
ارزانـ نفروششانــ
چوبــ حراجـ بهـ چهـ میزنیـ ؟؟
بهـ نابودیـ منــ ؟
یا بهـ هرزهـ گیـ خود ؟؟

نظرات شما عزیزان: